چرا باید فیلترینگ داشته باشیم؟
2-دلیل دوم: محتوا باعث تنزل شأن انسانی یا فساد اخلاقی و گناه صاحب محتوا، دریافت کننده و ارسال کننده است. اگر به تصاویر مستهجن از یک مرد یا زن نگاه شود، آن شخص (که تصویر از آن او است) از جایگاه انسانی خود تنزل خواهد یافت. حرمت او شکسته میشود. کرامت و شأن انسانی او نقض شده و همچون حیوانات تلقی خواهد شد. حتی اگر آن تصاویر به وسیله خود او یا با رضایت خود او انتشار یابد. چون کرامت انسان امری نیست که در اختیار خود او باشد تا بتواند آن را نقض کند.
همانطور که همه ما موظف هستیم از جسم خود محافظت کنیم و ضرر زدن به جسم نوعی بیماری روحی و نیز گناه شرعی محسوب میشود، همه ما موظف هستیم در حفظ کرامت خویش تلاش کنیم چون کرامت انسان مانند آبروی انسان از امور معنوی و ودیعهای الهی نزد او است. خداوند متعال فرموده است: وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَم (الاسراء-70) و به راستی ما فرزندان آدم را کرامت عطا کردیم.
روشن است که مخدوش ساختن کرامت انسان نیز نوعی بیماری روحی و نیز گناه شرعی محسوب میشود. به ویژه اگر از آن شخص (تصویربرداری شده) سوء استفاده شده باشد یا به او تعدی و تجاوز شده باشد، گناه مرتکب شونده (نشر دهنده تصاویر) بیشتر است. مشارکت در بهرهبرداری از تصاویر چنین وقایعی مشارکت در تداوم آن تعدی به شأن انسانی است. از دیدگاه یک اخلاق کانتی (1785) نباید با انسانها همچون یک ابزار برای اهداف خود برخورد کرد.
لیبرالیستهایی چون میل (1859) معتقدند که تنها اصلی که میتوان طبق آن قدرت را به طور درستی بر علیه هر عضوی از جامعه متمدن و در برابر اراده او بکار گرفت، جلوگیری از صدمه به دیگران است. خیر خود شخص، خواه مادی و جسمی خواه اخلاقی و معنوی، مجوزی کافی برای نقض اراده و آزادی افراد نیست. همچنین رونالد دورکین که از جمله کسانی است که لیبرالیسم را برمبنای حقوق بشر توجیه کرده است، بیان میکند که اصل «استقلال اخلاقی» دلیلی است بر رد چنین سانسورهایی.
طبق این اصل انسانها «حق دارند که از وضع نامطلوب در توزیع خیرها و فرصتهای اجتماعی آسیب نبینند... صرفاً بر این مبنا که مقامات یا همشهریانشان فکر میکنند اعتقادات آنها درباره راه درست راهبری زندگیشان خطا یا ننگین است».
منظور او این است که اگر این نوع آزادیها از شهروندان سلب شود، در حقیقت توزیع خیرها و فرصتهای اجتماعی آسیب میبیند و دچار وضع نامطلوبی میشویم و به همین جهت صاحبان قدرت حق ندارند به دلیل این که انتخاب شهروندان نادرست است از آن ممانعت کنند. هر شهروندی آزاد است تا راه زندگی خویش را تعیین و انتخاب کند.
این جواب لیبرالیستها یک مبنای فلسفی دارد. نزد لیبرالیستها والاترین ارزش انسانی آزادی است. حدود آزادی را نیز خود آزادی تعیین میکند. یعنی حد آزادی نقض آزادی دیگران است و هیچ حد دیگری نمیتواند آزادی فردی را محدود کند. اما از دیدگاه اسلامی این مبنای کاملی نیست. آزادی در شرع اسلام یک ارزش محسوب میشود ولی آزادی علاوه بر حدی که ذکر شد، محدود به حدود دیگری از جمله حدود الهی است. احکام الهی آزادی فردی انسانها را محدود و مشروط میکند. اسلام اصول ارزشی دیگری غیر از آزادی را نیز معتبر دانسته و در کنار آزادی فردی و گاهی فراتر از آن توصیه میکند.
مثلاً در بسیاری از موارد، عفت ارزشی والاتر از آزادی است، طوری که برخی روابط آزادانه، خلاف عفت بوده و از نظر عقلایی و نیز از نظر اخلاق اسلامی مذموم است. در همه جوامع بشری به کسی که رفتارهای خلاف عفت دارد یا از این راه کسب درامد میکند، به دیده حقارت مینگرند. این امر نشان میدهد که عقلا این نوع رفتارها را مذمت میکنند. در این مذمت فرقی بین جوامع دینی و غیردینی نیست؛ افرادی که کارهای خلاف عفت را پیشه کرده و شغل خود قراردادهاند، حتی در کشورها و جوامع بیدین نیز در طبقه افراد پست قرار میگیرند.
در ادامه یادداشت با ذکر آیاتی از قرآن کریم آمده است: در اسلام نیز این حکم عقلایی مورد تأکید قرار گرفته است. در روایت صحیحی از امام صادق علیهالسلام نقل است که امام علی علیه السلام میفرمودند: «أفضَل العِبادَةِ العِفاف»: والاترین عبادت عفاف و پاکدامنی است.
طبق قران یکی از دلائلی که کافران قیامت را انکار میکنند آن است که مایلند راهشان باز و آزاد باشد تا هر چه میخواهند انجام دهند. کَلّا بَل یُریدُ الانسانُ لِیَفجُرَ اَمامَهُ یَسئَلُ اَیّانَ یَومُ القیامَة (القیامة- 6-5)، (انسان شک در معاد ندارد) بلکه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت) در تمام عمر گناه کند! (از این رو) مىپرسد: «قیامت کى خواهد بود»!
همچنین در قران کریم بر لزوم رعایت حدود الهی (عمدتاً در مباحث حقوق خانواده شامل احکامی از طلاق، ارث و ظهار) تأکید فراوانی شده است. کسانی که از حدود الهی تجاوز کنند مستحق خلود در آتش جهنم شمرده میشوند.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: آنچه گفته شد مربوط به یکی از استثناهای نشر آزاد اطلاعات، یعنی هرزهنگاری بود. روحانیون محترم موظفند با توضیح و تبیین مسأله فیلترینگ و ضرورت آن توجیه کافی برای پیشگیری جوانان از هرزه نگاری و هرزه نمایی را فراهم کنند و مضرات و اثرات مخرب این رفتار را بر سلامت روانی و روحی آنان متذکر گردند.
گردآوری : گروه خبر تالار گفتگوی ايرانيان
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۱ ساعت 15:12 توسط متین
|