مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟

ما وکالت معمولمان را می‌گیریم و به نحو وکالت عمل می‌کنیم، بالاخره طرف مقابل هم در جلسه و پای سفره عقد حضور دارد، ما کارها را تماما طبق مراحل قانونی انجام می‌دهیم.

تا به‌حال شده که از طریق وبلاگتان مُراجع جدید پیدا کنید؟

معمولا در طول هفته یکی دوتا کامنت یا پیام خصوصی دارم که از من می‌خواهند نشانی دفترخانه یا تلفن تماس بدهم تا بیایند دفتر ما عقد کنند. من اساسا تبلیغات بازاریابی به این شیوه را برای سران دفاتر چون در شأن آنها نیست، نمی‌پسندم. ضمن این‌که این نوع تبلیغات از نظر قانونی نیز منع دارد و من هم تابه‌حال به هیچ کدام از دوستان که تمایل داشتند بیایند دفتر من آدرس نداده‌ام.

حضور شما در فضای مجازی در عملکرد شغلی شما تاثیری هم داشته است؟

یکی از تاثیراتش این است که من دیدگاهم نسبت به اتفاقاتی که پیرامونم می‌افتد، دقیق‌تر و ظریف‌تر شده است. یعنی خواه‌ناخواه من یک گوشه‌ای از ذهنم به دنبال وبلاگ است. یعنی اتفاقاتی که در دفتر می‌افتد بلافاصله در ذهنم نقش می‌بندد که ، آهان این یک پست جدید برای وبلاگم است! منتها در روند کار دفترخانه تاثیر آنچنانی نداشته است.

پس شما به هر خطبه عقد به چشم یک پست برای وبلاگتان نگاه می‌کنید؟

نه عرض کردم بخشی از ذهنم به این موضوع اختصاص پیدا می‌کند. بعضی از اتفاقات به هر حال می‌افتد و من می‌بینم. من از میان هر خطبه عقد و مراسمی که برپا می‌شود حتما یک نکته‌ای برداشت می‌کنم بالاخره من غیر از این زاویه عقد و خطبه و عاقدی که شما می‌شناسید، یک آدم ارتباط‌گرایی هستم که کار رسانه‌ای و نوشتن انجام داده‌ام، به همین خاطر این نکات را می‌گیرم.

در بین جامعه سردفتران ازدواج یک تفکر غالب هست که بهتر است روحانیت عاقد بودن را به عهده بگیرد شما هم همین مد نظرتان هست؟

من خودم روحانی نیستم و تعداد کسانی که روحانی نیستند و فارغ‌التحصیل رشته‌هایی مثل حقوق، الهیات و غیره و سردفتر ازدواج هستند خیلی زیاد است. در قانون هم این منع نشده است.

در خصوص درآمد یک دفتر ازدواج می‌توانم از شما سوال کنم؟

در دفتر اسناد رسمی و ازدواج تعرفه خاصی از سوی سازمان اعلام می‌شود که این تعرفه ملاک عمل ماست و براساس آن عمل می‌کنیم. درآمد هم بستگی به این دارد که میزان مراجعه‌کنندگان شما چقدر باشد، معمولا زوجین می‌آیند یک نگاهی به دفترخانه می‌اندازند، شرایط را می‌بینند و بعد می‌روند جاهای دیگر را هم می‌بینند و در نهایت انتخاب می‌کنند. طبیعتا در بعضی از ماه‌ها مثل محرم وصفر وماه مبارک رمضان تعداد افراد خیلی کاهش پیدا می‌کند.

اما در حالت عادی، این کار جزو مشاغل پردرآمد محسوب می‌شود، این‌طور نیست؟

بستگی دارد به این‌که شما از دفتر چطور استفاده کنید. خیلی‌ها تمایل ندارند مشتری زیادی داشته باشند یا مثلا فضای دفترشان آن طور نیست که خیلی افراد مراجعه کنند یا اساسا راغب هستند که کمتر کار کنند، ولی اگر فضای مناسبی داشته باشید درآمد خوبی خواهید داشت.

آیا از لحاظ قانونی شما چیزی به عنوان بازنشستگی دارید؟

معمولا بازنشستگی نداریم. ولی هر چند سال یک‌بار، مسوول دفترهاییکه سن زیادی دارند را چک می‌کنند تا از نظر سلامت روان در وضع ایده‌آل باشند و توانایی اداره دفتر را داشته باشند. در کل ولی این کار بازنشستگی ندارد.

امتیاز دفاتر ازدواج قابل واگذاری است؟

خیر.

در خصوص احراز هویت زوجین برایمان بگویید؟

این جور نیست که یکباره بیایند دفتر ونیم ساعته کارشان انجام بشود و بروند. اینها برای آزمایش، برای تعیین وقت و کارهای دیگر، در مراحل مختلف مراجعه می‌کنند و این طور نیست که فقط روز عقد بیایند. ولی شهود هم داریم که هم از طرف داماد و هم عروس می‌آیند و نسبت به اتفاقاتی که می‌افتد، شهادت می‌دهند و امضا می‌دهند!

با توجه به خاطره‌ای که از عقد ویدئوکنفرانسی گفتید، دورترین فاصله‌ای که دو زوج را به عقد یکدیگر درآورده‌اید، یادتان هست؟

بله. فکر کنم یکی از زوجین در دفتر ما و دیگری در آمریکا بود.

چیزی از موارد عجیبی که در دفترتان اتفاق می‌افتد یادتان هست؟

بله، بعضی مواقع دست کاری شدن شناسنامه‌ها اتفا قات عجیبی را رقم میزند. گاهی داماد قبلا ازدواج کرده و تمایل ندارد خانواده عروس متوجه بشوند یا حتی بالعکس. حتی دیده شده صفحه دوم شناسنامه دیگری را به اول شناسنامه‌ای وصل کرده باشند تا این طور تصور شود که صفحه ازدواج خالی است. این موارد اتفاق می‌افتد گاهی در مورد مهریه‌ها هم اتفاقات عجیب و غریبی می‌افتد. یک‌بار شخصی درخواست کرده بود مهریه عروس شاهرگ برادر داماد باشد یعنی اگر بخواهند طلاق بگیرند باید شاهرگ برادر داماد زده شود.

شما این موارد را ثبت می‌کنید؟

نه این طور مهریه‌ها ثبت نمی‌شود، ولی گاهی متقاضی دارد.

مهریه‌هایی که از نظر مالی سقف بالایی داشته باشد را ثبت می‌کنید؟

ممنوعیت سقف وجود ندارد، چیزی که منع دارد در مورد مطالبه مهریه است. از یکی از دوستان شنیدم که زوجی مراجعه کرده و ۱۲۴ هزار سکه مهر تعیین کرده بودند. تازه زوجین مال روستا هم بودند و می‌گفتند داماد اگر کل روستا را هم بفروشند، چنین مبلغی در نمی‌آید.

در خصوص مخدوش بودن شناسنامه اگر هنگام عقد متوجه این موضوع شوند، سر دفتر تذکر می‌دهد؟

اتفاقا یکی از این نمونه‌ها چند روز پیش رخ داد، یعنی شناسنامه‌ها مخدوش بود و ماهم عذرخواهی کردیم و گفتیم این شناسنامه‌ها دچار مشکل است. ظاهرا به دفتر دیگری مراجعه کرده بودند و همکار ما متوجه شده بود نام عروس برایش آشناست، در بایگانی جستجو کرده بود و پرونده طلاق مربوط به عروس خانم را پیدا کرده بود. یعنی از اینجا به دفتری رفته بود که در آن طلاق گرفته بود.

لطفا آخرین خاطره جالبتان را بگویید.

آخرین خاطره در مورد عروسی بود که پدرش یک هفته قبل از عقد فوت کرده بود. من وارد سالن که شدم همه چیز خوب بود و همه سرحال و شاد بودند و بساط عروس رفته گل بچینه، گلاب بیاره، زیر لفظی بگیره و … حسابی برقرار بود. بعد بررسی کردم دیدم یک هفته قبل پدر عروس فوت کرده و امروز دقیقا شب هفت پدر عروس است که ایشان مراسم عقد را برگزار می‌کنند.

مراسم در حدی از شادی معمول در حال برگزاری بود که اگر بررسی نمی‌کردم تاریخ فوت پدر کی بوده، اصلا متوجه نمی‌شدم که تازه فوت کرده است. حالا ممکن بوده که پدر وصیت کرده باشد یا این‌که گفته باشند کار خیر را عقب نیندازیم.

شما سردفتر طلاق هم هستید؟

خیر. فقط ازدواج.

شما سردفتر دیگری هم می‌شناسید که در حوزه مجازی فعال باشد؟

من یک وبلاگ دیدم که ظاهرا توسط یکی از همکاران ما نوشته می‌شد، ولی ایشان خاطره نمی‌نوشت، بلکه فقط در خصوص مواد قانونی و مشاوره حقوقی سخن می‌گفت.